شاعر : محسن راحت حق نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مسدس
شهرِ پیغمبر پُر ازشادی شده با جلوهاتفصل فصلِ عشق و آزادی شده با جلوهات کیستی ای چارمین خورشیدِ نور و معرفت شیعیان را شکرامدادی شده با جلوهات
با ظهورت قلبِ اربابم حسین موّآج شد
غـصّه و اندوهِ مـولای زمان تاراج شد
دیدگانِ شهربانو روشن از دیدارِتوست قبلۀ زینب از این پس دیدنِ رخسارِ توست شادمانتر نیست ازعباس و از اُمّالبنین مات و مبهوتت قمر شد این هم از اسرارِ توست
ای عـلـیِّ دوّمِ اربـاب زیـنالـعـابــدیـن
درتو مـییـابـم تـجـلّیِ امـیـرالمـؤمـنین
آمدی تاکه مناجاتی کنی با سوزوحال بندگی کردن به ما آموختی بیقیل وقال در شبِ میلادِ دعوت کن به شهرِمصطفی شوقِ دیدارِ تودارم شوقِ دیدارِ وصال
باز لبریزم پُراز شورم پُراز دیوانگی
پای گـفتارِ توپرگیرم سوی فـرزانگی ای امامِ چارمین ای بهترین روحیفداک نامِ توباشد خدایی دلنشین روحیفداک
زینتِ سـجـادههـایی؛تا ابـد یـکـدانـهای پس دعایم کن امامِ ساجدین روحی فداک
ای صحـیـفه یادگـارِ نالـههایت یاکـریم میرسد برگوشِ من بازم صدایت یا کریم
در شبِ مـیـلادت آقا خـستـهام دلواپـسم دست بر دامن بگیر آخرگدایی بیکسم
آرزو دارم کـنـارِمـرقـدت بـاشـم شـبی مـطمئـنم با عنایـاتت به مطلب میرسم ای گـلِ ارباب دارم از شـمـا این التجـا